طرحواره محرومیت هیجانی (تله عاطفی) : وقتی نیازهای عاطفی برآورده نمیشوند

همهی انسانها در اعماق وجودشان تشنه ی عشق، توجه، همدلی و حمایت عاطفی هستند. ما نیاز داریم کسی ما را ببیند، درک کند و کنارمان بایستد. اما گاهی در دوران کودکی، این نیازها به اندازه کافی پاسخ داده نمیشوند. نتیجه ی این کمبود، زخمی عمیق در روان است که سال ها بعد هم میتواند زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد. در روان شناسی طرحواره درمانی، به این الگو طرحواره محرومیت هیجانی یا به زبان سادهتر تله عاطفی گفته میشود.
این طرحواره مثل یک لنز پنهان عمل میکند که فرد از طریق آن به دنیا و روابطش نگاه میکند. کسی که در این تله گرفتار است، معمولاً باور عمیقی دارد که:
- هیچکس واقعاً نیازهای عاطفی او را برآورده نمیکند.
- همیشه در روابط مهم، احساس تنهایی و نادیده گرفته شدن خواهد داشت.
- حتی اگر دیگران علاقه یا محبت نشان دهند، این احساس کافی یا واقعی به نظر نمیرسد.
در نتیجه، فرد ممکن است در بزرگسالی بارها و بارها وارد روابطی شود که همین حس محرومیت را بازتولید میکنند؛ گویی یک «چرخه تکرار» ناخواسته در حال اجراست.
در این مقاله جامع، به بررسی کامل طرحواره محرومیت هیجانی میپردازیم:
- ریشههای طرحواره محرومیت هیجانی در کودکی
• نشانههای طرحواره محرومیت هیجانی و پیامدهایش در بزرگسالی
• تأثیر تله عاطفی بر روابط عاطفی و ازدواج
• روشهای درمان طرحواره محرومیت هیجانی و رهایی از آن
سرفصل های محتوا :
- 1 طرحواره محرومیت هیجانی (تله عاطفی) چیست؟
- 2 نشانههای افراد گرفتار در طرحواره محرومیت هیجانی
- 3 ریشه ی طرحواره محرومیت هیجانی
- 4 تأثیر طرحواره محرومیت هیجانی بر روابط عاطفی و اجتماعی
- 5
- 6 نشانه های تله عاطفی در رابطه عاشقانه و ازدواج
- 7 تأثیر طرحواره محرومیت هیجانی بر عزت نفس و تصویر فرد از خود
- 8
- 9 پیامدهای بلندمدت بر هویت فردی
- 10 چگونه بفهمیم در تله محرومیت هیجانی گرفتاریم؟
- 11 جمعبندی:
طرحواره چیست و چرا شکل میگیرد؟
برای درک بهتر تله عاطفی، لازم است ابتدا با مفهوم طرحواره آشنا شویم. طرحواره در روان شناسی به معنای «الگوی فکری ـ هیجانی عمیق» است که از دوران کودکی شکل میگیرد و مثل یک نقشه ذهنی، نگاه فرد به خود، دیگران و دنیا را تعیین میکند. اگر برای شما سوال است طرحواره چیست؟ برای شما یک محتوا آماده کردیم که میتوانید مطالعه کنید.
جفری یانگ (بنیانگذار طرحوارهدرمانی) معتقد است که ۱۸ طرحواره ناسازگار اولیه وجود دارد که ریشه بسیاری از مشکلات روانشناختی را تشکیل میدهند. این طرحواره ها در اثر برآورده نشدن نیازهای هیجانی اساسی کودک ایجاد میشوند. این نیازهای اساسی شامل:
- دلبستگی ایمن و دریافت محبت
- خودمختاری و احساس کفایت
- آزادی در بیان نیازها و هیجانها
- بازی، تفریح و خودانگیختگی
- واقعیت پذیری و مرزبندی سالم
وقتی خانواده یا محیط رشد نتواند این نیازها را بهدرستی پاسخ دهد، کودک برای بقا سازگار میشود اما این سازگاری در بزرگسالی مشکلساز خواهد شد.
طرحواره محرومیت هیجانی (تله عاطفی) چیست؟
طرحواره محرومیت هیجانی یکی از شناخته شده ترین و شایع ترین طرحواره هاست.
🔹 تعریف ساده : فردی که در این طرحواره گرفتار است، باور دارد که هیچ کس به او عشق، حمایت و مراقبت عاطفی کافی نخواهد داد. این باور به شکلهای مختلفی خودش را نشان میدهد:
- «هیچکس من را واقعاً نمیفهمد.»
- «همیشه تنها میمانم.»
- «من سزاوار محبت نیستم.»
- «اگر هم کسی دوستم داشته باشد، در نهایت رهایم میکند.»
یانگ سه نوع محرومیت هیجانی را معرفی میکند که فرد ممکن است یکی یا ترکیبی از این محرومیتها را تجربه کند.:
- محرومیت از محبت (Deprivation of Nurturance): فقدان عشق، صمیمیت و توجه.
- محرومیت از همدلی (Deprivation of Empathy): ناتوانی دیگران در درک احساسات و شنیدن نیازهای فرد.
- محرومیت از حمایت (Deprivation of Protection): نبود حس پشتیبانی، امنیت و داشتن کسی که در مواقع سخت تکیهگاه باشد.

نشانههای افراد گرفتار در طرحواره محرومیت هیجانی
یکی از سخت ترین بخش های تله عاطفی این است که فرد ممکن است سالها درگیرش باشد، بدون اینکه دقیقاً بداند مشکل از کجاست. خیلی وقت ها این افراد فقط یک احساس مبهم تنهایی یا نادیده گرفتهشدن دارند؛ احساسی که در کلمات سخت بیان میشود اما در عمق وجودشان ریشه دوانده است. در ادامه مهمترین نشانه های طرحواره محرومیت هیجانی را بررسی میکنیم:
۱. احساس مزمن تنهایی
افراد گرفتار در این طرحواره حتی وقتی در جمع یا در رابطه عاطفی هستند، باز هم حس تنهایی و بی پناهی دارند. آنها در سطح بیرونی ممکن است دوستان و خانواده داشته باشند، اما درونشان پر از خلأ است.
۲. باور به اینکه «کسی من را درک نمیکند»
این افراد اغلب فکر میکنند هیچ کس واقعاً احساساتشان را نمیفهمد. حتی وقتی دیگران تلاش میکنند همدلی نشان دهند، آن را ناکافی یا سطحی تجربه میکنند.
۳. نیاز عمیق به محبت، همراه با ترس از ابراز آن
یک ویژگی متناقض وجود دارد: فرد شدیداً به عشق و توجه نیاز دارد، اما از بیان این نیاز میترسد. چرا؟ چون در ناخودآگاهش مطمئن است که این نیازها برآورده نخواهند شد، یا بدتر، ممکن است طرد شود.
۴. جذب روابط یکطرفه
خیلی وقت ها این افراد به سمت کسانی کشیده میشوند که توان یا تمایل کافی برای پاسخ گویی به نیاز های عاطفی ندارند. مثلاً وارد رابطه با فردی سرد، بیتفاوت یا خودشیفته میشوند. به همین دلیل، تجربه های مکرر «رهاشدگی» برایشان تکرار میشود.
۵. حساسیت زیاد به طرد یا بیتوجهی
یک پیام پاسخ داده نشده، یک تماس بی جواب یا حتی یک تغییر لحن در طرف مقابل میتواند در این افراد طوفان عاطفی ایجاد کند. چون محرومیت گذشته دوباره فعال میشود.
۶. باور منفی نسبت به خود
بسیاری از کسانی که تله عاطفی دارند، به شکل پنهان یا آشکار باور دارند که «دوستداشتنی نیستند». در ذهنشان انگار نوشته شده: «من ارزش دریافت محبت واقعی را ندارم.»
۷. مشکلات در اعتماد
این افراد معمولاً نمیتوانند به دیگران اعتماد کامل کنند. حتی اگر کسی به آن ها عشق و حمایت بدهد، در دلشان این ترس هست که «دیر یا زود مرا تنها خواهد گذاشت».
۸. نشانه های روان تنی و هیجانی
افسردگی، اضطراب، خستگی مزمن و حتی علائم جسمانی (مثل دلدرد یا سردردهای بیدلیل) گاهی بازتاب همین محرومیت عاطفی حلنشده هستند.

ریشه ی طرحواره محرومیت هیجانی
هیچ طرحواره ای بیدلیل به وجود نمیآید. برای درک تله عاطفی باید برگردیم به سال های نخست زندگی.
۱. والدین سرد و بی عاطفه
بزرگترین علت محرومیت هیجانی، والدینی هستند که به دلایل مختلف (مشغله زیاد، مشکلات شخصیتی، افسردگی یا سختگیری افراطی) نمیتوانند محبت و همدلی کافی به کودک نشان دهند. اگر تمایل دارید رابطه با فرزندتان را بر اساس اصول درست پایه گذاری کنید و آینده ای خوبی رقم بزنید به شما دوره وصل را پیشنهاد میکنیم که دیدن ویدیو پیش نمایش رایگان آن میبتواند گویای مطلب باشد
۲. نبود گفتوگوی هیجانی در خانواده
در بعضی خانوادهها، احساسات موضوعی «ممنوعه» است. گریه، ناراحتی یا حتی شادی شدید به سرعت سرکوب میشود. کودک یاد میگیرد احساساتش مهم یا پذیرفته شده نیستند.
۳. تجربه رهاشدگی یا فقدان
کودکی که یکی از والدینش را از دست داده، یا مدتی طولانی از او جدا بوده (مثلاً به دلیل مهاجرت یا طلاق)، بیشتر در معرض این طرحواره قرار دارد. شما میتوانید طرحواره رهاشدگی را نیز مطالعه کنید.
۴. بزرگ شدن در کنار والدین خودشیفته یا نیازمند
اگر والدین بیشتر از آنکه به نیازهای کودک توجه کنند، از او انتظار حمایت و مراقبت داشته باشند، کودک از محبت محروم میماند. اگر با افراد خودشیفته هستید ، محتوا آموزش برخورد با افراد خود شیفته را مشاهده کنید.
۵. فرهنگ و محیط
در بعضی فرهنگ ها نشان دادن محبت کلامی یا فیزیکی کمتر رایج است. در چنین شرایطی حتی اگر کودک از نظر مادی تأمین باشد، از نظر عاطفی احساس محرومیت میکند.
تأثیر طرحواره محرومیت هیجانی بر روابط عاطفی و اجتماعی
طرحواره محرومیت هیجانی فقط یک «باور درونی» نیست، بلکه در تمام روابط مهم زندگی فرد خودش را نشان میدهد. فردی که گرفتار این تله است، معمولاً در رابطه با دیگران؛ چه در دوستی، چه در ازدواج و چه در محیط کار الگوهای تکراری و دردناکی را تجربه میکند.
۱. روابط عاشقانه و ازدواج
هیچ کجا مثل رابطه عاطفی، تله محرومیت هیجانی فعال نمیشود. این طرحواره در ازدواج یا رابطه عاشقانه میتواند پیامدهای زیر را داشته باشد:
- انتخابهای اشتباه : فرد ناخودآگاه به سمت کسانی جذب میشود که توان یا تمایل عاطفی ندارند (مثلاً افراد سرد، دوردست یا مشغول به خود).
- تجربه یک طرفه بودن رابطه: حتی اگر رابطه شکل بگیرد، معمولاً فرد احساس میکند او بیشتر محبت می دهد و کمتر دریافت میکند.
- نیاز شدید به اطمینان: افراد گرفتار این طرحواره مدام دنبال نشانه های عشق و تعهد میگردند و وقتی این نشانه ها کمرنگ میشوند، دچار اضطراب و حس ناامنی میشوند.
- ترس از صمیمیت واقعی: تناقض جالبی وجود دارد؛ آن ها از یک طرف آرزوی نزدیکی دارند، اما از طرف دیگر از ترس طردشدن یا رها شدن، دیوارهایی بین خود و شریک عاطفی میکشند.
۲. روابط دوستانه
- این افراد اغلب در جمع دوستان هم احساس نادیده گرفته شدن دارند.
- ممکن است فکر کنند دوستانشان فقط به خاطر مصلحت یا عادت با آنها همراهند، نه از روی علاقه واقعی.
- گاهی از ترس طرد، نقش «شنونده همیشگی» را بازی میکنند اما کمتر درباره احساسات خود حرف میزنند.
۳. محیط کار و روابط اجتماعی
- افراد گرفتار این طرحواره معمولاً خودشان را در حاشیه نگه میدارند.
- اگر مدیر یا همکار توجه و حمایت نشان ندهد، به سرعت دلسرد میشوند.
- ممکن است استعدادهایشان را پنهان کنند، چون باور دارند که دیده یا ارزش گذاری نمیشوند.
۴. چرخه تکرار محرومیت
یکی از دردناک ترین پیامدهای طرحواره محرومیت هیجانی ، «چرخه بازتولید» است. فرد دقیقاً همان چیزی را در روابط انتخاب میکند که بیشترین آسیب را به او میزند. مثلاً اگر در کودکی والد سرد و بی عاطفه داشته، در بزرگسالی به سمت شریکی کشیده میشود که همان ویژگی را دارد. این چرخه تا زمانی که طرحواره شناخته و درمان نشود، ادامه پیدا میکند.
نشانه های تله عاطفی در رابطه عاشقانه و ازدواج
بیایید کمی دقیق تر به زندگی زوج ها نگاه کنیم. وقتی یکی از آن ها گرفتار طرحواره محرومیت هیجانی باشد، مشکلات زیر بسیار رایج است در حقیقت موارد زیر از نشانه های طرحواره محرومیت هیجانی هستند :
۱. شکایت مداوم از بیتوجهی : فرد مدام میگوید: «تو به من اهمیت نمیدی»، «هیچ وقت منو درک نمیکنی».
۲. نیاز به محبت زیاد : انتظار تماس های مکرر، پیام های عاشقانه یا رفتارهای پررنگ عاطفی.
۳. حسادت و مقایسه : اگر شریک عاطفی به دیگران توجه کند (مثلاً دوستان یا خانواده)، فرد سریعاً احساس میکند که جایگاهش کم رنگ شده.
۴. وابستگی عاطفی شدید : فرد برای آرامش روانی بیش از حد به شریکش تکیه میکند.
۵. رنجش و دلخوریهای خاموش : چون نیازها بیان نمیشوند یا برآورده نمیشوند، احساس دلخوری و ناکامی مزمن شکل میگیرد.
این وضعیت معمولاً باعث فرسودگی رابطه میشود. شریک عاطفی ممکن است احساس کند هر چقدر هم تلاش کند «کافی نیست»، و همین به مرور باعث فاصله و سردی بیشتر میشود. شما میتوانید نشانه های رابطه پایدار را مطالعه کنید و و این نشانه ها را برای داشتن رابطه بهتر دنبال کنید.
همچنین برای شما دوره ای در نظر گرفته شده است که میتوانید تاثیر فوق العاده ای در رابطه ی شما به صورت دائمی بگذارد چرا که چیزی که قرار است اصلاح شود به صورت ریشه ای است پیش نمایش دوره رابطه پایدار را میتوانید به صورت رایگان مشاهده کنید.
تأثیر طرحواره محرومیت هیجانی بر عزت نفس و تصویر فرد از خود
عزت نفس یعنی تصویری که فرد از ارزشمندی خود دارد. هرچه کودک در سال های اولیه زندگی بیشتر محبت، توجه و همدلی دریافت کند، احساس ارزشمندی درونی اش تقویت میشود. برعکس، وقتی این نیازها برآورده نشود، کودک بهتدریج نتیجه میگیرد: «اگر کسی به من محبت نمیکند، پس لابد من دوستداشتنی یا ارزشمند نیستم.» این باور مخرب، ریشه اصلی طرحواره محرومیت هیجانی است و در بزرگسالی خودش را به شکل های مختلف نشان میدهد.
۱. باور «من کافی نیستم»
بسیاری از افراد گرفتار این طرحواره، عمیقاً باور دارند که «چیزی در من کم است». این حس کمبود باعث میشود حتی در موفقیت ها و دستاوردهایشان هم نتوانند احساس رضایت کنند.
۲. مقایسه مداوم با دیگران
آنها مدام خودشان را با دیگران مقایسه میکنند: «ببین چقدر اون محبوبه… چقدر اون راحت محبت میگیره… چرا من اینطوری نیستم؟» این مقایسه ها مثل خوره به عزت نفسشان ضربه میزند.
۳. خودسرزنشی
وقتی در روابط دچار ناکامی میشوند، به جای اینکه شرایط یا انتخاب های بیرونی را بررسی کنند، سریعاً خودشان را سرزنش میکنند:
- «حتماً من زیادی سختگیر بودم.»
- «من ارزش دوستداشتن ندارم.»
- «اگر من آدم بهتری بودم، اون منو ترک نمیکرد.»
اگر به دنبال روش های درمان خودسرزنشگری هستید این محتوا به شما کمک میکند.
۴. ترس از ابراز نیازها
چون فرد خودش را «کم ارزش» میبیند، از بیان نیازهای عاطفی اش خجالت میکشد. فکر میکند اگر محبت بخواهد، «زیادی» یا «وابسته» به نظر میرسد. همین ترس باعث میشود نیازهای واقعی اش برآورده نشوند و چرخه محرومیت ادامه پیدا کند.
۵. تلاش افراطی برای جلب تأیید
بعضی افراد برای پر کردن خلأ درونی، به سمت کمال گرایی، موفقیت افراطی یا رفتارهای فداکارانه افراطی میروند. آن ها امیدوارند اگر «به اندازه کافی خوب» باشند، دیگران بالاخره محبت و توجهی که نیاز دارند را به آن ها بدهند. اما حتی وقتی این تأیید بیرونی را دریافت میکنند، باز هم احساس خلأ درونی باقی میماند.
۶. عزت نفس وابسته به دیگران
عزت نفس این افراد معمولاً پایدار و درونی نیست، بلکه وابسته به میزان توجه و محبت اطرافیان است. اگر کسی آن ها را تأیید کند، برای لحظاتی حالشان خوب میشود، اما با کوچک ترین بیتوجهی دوباره فرو میریزند. اگر اطلاعات بیشتری راجع به عزت نفس میخواهید برای شما محتوای کاملی تهیه کرده ایم که میتوانید مطالعه کنید.
پیامدهای بلندمدت بر هویت فردی
وقتی محرومیت هیجانی سالها ادامه پیدا کند، فرد ممکن است به یک هویت شکننده برسد؛ یعنی: خودش را همیشه «کمتر» از دیگران میبیند. باور دارد که هیچ وقت به اندازه کافی خوب یا دوست داشتنی نخواهد بود. در تصمیمگیری ها اعتماد به نفس کمی دارد و از روابط صمیمانه اجتناب میکند، چون فکر میکند دیر یا زود «بیارزش» جلوه خواهد کرد. به همین دلیل است که روان شناسان میگویند طرحواره محرومیت هیجانی نهتنها روابط، بلکه اساس عزت نفس فرد را تخریب میکند. شما میتوانید با گوش کردن به پادکست رایگان راهکارهای حال خوب حال فعلی خود را بهبود دهید.

چگونه بفهمیم در تله محرومیت هیجانی گرفتاریم؟
تشخیص طرحواره محرومیت هیجانی نیاز به کمی خود آگاهی و مشاهده الگوهای تکرارشونده در زندگی دارد. اگر چند مورد از ویژگیها و رفتارهای زیر را در خودتان میبینید، احتمالاً این تله بر شما اثر گذاشته است:
۱. احساس مداوم تنهایی حتی در جمع
حتی وقتی دوستان یا خانواده اطراف شما هستند، احساس میکنید کسی شما را واقعاً درک نمیکند یا به نیازهای عاطفی تان پاسخ نمیدهد. این حس «خالی بودن درونی» نشانه اصلی محرومیت هیجانی است.
۲. ترس از صمیمیت یا وابستگی
اگر اغلب از نزدیک شدن واقعی به دیگران یا بیان نیازهایتان خودداری میکنید، یا به طور ناخودآگاه از وابستگی میترسید، این میتواند نشانه فعال شدن تله باشد.
۳. جذب روابط یکطرفه یا سرد
متوجه میشوید که معمولاً به سمت افرادی میروید که نمیتوانند حمایت عاطفی کافی بدهند یا نسبت به نیازهای شما بی تفاوتند.
۴. خودسرزنشی و احساس کمبود
اگر اغلب خودتان را مقصر شکست ها و ناکامی های روابط میدانید و باور دارید که «من کافی نیستم»، این نشان دهنده باورهای مخرب طرحواره است.
۵. ناتوانی در ابراز نیازها
اگر ابراز احساسات یا درخواست محبت برایتان دشوار است و حتی وقتی نیاز دارید، خودتان را سرزنش میکنید یا خجالت میکشید، احتمالاً این طرحواره فعال است.
۶. واکنش های هیجانی شدید به بی توجهی
حسادت، اضطراب یا دلخوری شدید نسبت به کم ترین نشانه بی توجهی از سوی دیگران، نشانه ای است که نشان میدهد تجربه محرومیت هیجانی گذشته دوباره فعال شده است.
۷. تلاش برای جلب تأیید دیگران
اگر احساس میکنید باید مداوم تلاش کنید تا دیگران شما را دوست بدارند یا تحسین کنند، این یک الگوی کلاسیک افراد گرفتار طرحواره محرومیت هیجانی است.
اگر احساس میکنی در تله عاطفی گرفتار شدی و این موضوع روی روابط یا آرامش روانیات تأثیر گذاشته، بدون که تنها نیستی 🌸 خبر خوب اینه که درمان این طرحواره ممکنه و با کمک یک روانشناس متخصص میتونی از این چرخه تکراری رها بشی. میتونی با دریافت یک نوبت تراپی از بهترین روانشناس کرج این الگوها رو بشناسی، درمان کنی و به آرامش عاطفی برسی. 🌿 تو لیاقت عشق، توجه و آرامش را داری. ما کنارت هستیم.
📞 برای دریافت وقت مشاوره همین الان با ما تماس بگیر:
09354603817
جمعبندی:
طرحواره محرومیت هیجانی یا همان تله عاطفی یکی از شایعترین الگوهای ناسازگار روانی است که ریشه در دوران کودکی دارد. وقتی نیازهای اساسی کودک مثل محبت، همدلی و حمایت عاطفی برآورده نشود، او باوری عمیق پیدا میکند که «هیچکس مرا درک یا حمایت نخواهد کرد.» این باور در بزرگسالی به شکل تنهایی مزمن، روابط یکطرفه، خودکمبینی و چرخههای تکراری ناکام ظاهر میشود و حتی عزت نفس فرد را تضعیف میکند. آگاهی از این الگو و کار روی آن در قالب روشهایی مثل طرحوارهدرمانی، تمرین ابراز نیازها، و ایجاد روابط سالم میتواند راه رهایی از این تله و تجربه صمیمیت واقعی در زندگی باشد.
دیدگاهتان را بنویسید