سفر قهرمانی زن چیست؟ زن باش؛ نه آنطور که آموختی، آنطور که هستی.

وقتی موفقیت هم کافی نیست… در این محتوا به طور کامل بررسی میکنیم سفر قهرمانی زن چیست؟
سرفصل های محتوا :
زنان و مردان از نگاه یونگ: آنیما، آنیموس و نقشهای جنسیتی
یونگ نقش های متفاوتی را برای زنان و مردان قائل بود. در نظریه یونگ همه انسان ها بخشی از جنس دیگر را در درون خود دارند و کهن الگوی آنیما معرف بخش زنانه روان مردان و کهن الگوی آنیموس معرف بخش مردانه روان زنان است. زنان اصالتاً هیجانی و مراقبت کننده و مردان اصالتاً منطقی و مقتدرند. قبلا به طور کامل راجع به آنیما و آنیموس صحبت کرده ایم که میتوانید مطالعه کنید.
پدر، نخستین معشوق و نخستین زخم
دختربچه ها خیلی زود یاد میگیرند که برای جلب تأیید و تحسین پدر، باید چه بازی هایی انجام دهند. آن ها ممکن است خود را باهوش، زیرک، محجوب و اغواگر نشان دهند. اولین مردی که دختر به او ابراز علاقه میکند پدر اوست. پاسخی که پدر به ابراز علاقۀ او میدهد برای رشد جنسی دختر بسیار حیاتی است. گرما، بازیگوشی و عشق پدر برای رشد جنسی سالم دختر بسیار مهم است.
در غیر این صورت اولین دلبستگی یعنی مادر، همچنان موضوع عشق اولیه و اصلی او باقی میماند. از سوی دیگر سلطهجویی، تملک طلبی و انتقاد پدر از دختر میتواند در آینده، رشد جنسی و علاقه دختر را به جنس مخالف مخدوش یا نابود سازد. پدری که نقش طبیعی خود را به عنوان حامی جنسیت دختر جوان خود نادیده میگیرد، بیشتر به روحیه دختر آزار میرساند و به علت نیاز به سلطۀ مذکر، رشد جنسی عادی دختر را از طریق معاشرت با محارم متوقف میکند.
وقتی دختر برای تأیید پدر، خود را گم میکند
چنین دختری باید بقیۀ عمر خود را صرف باز پسگیری جنسیت خود کند و این واقعیت را که به ’عنوان زن’ از حقوقی برخوردار است درک نماید. آنها به سرعت یاد میگیرند که اجازه دهند بابا بازی یا شطرنج را ببرد یا در بسکتبال و تنیس برنده شود. این دخترها آرزو های خود را فراموش میکنند و تلاش میکنند که همواره رئیس شان (که زمانی پدر بوده) خیلی خوب به نظر بیاید. سرانجام آنها نسبت به آنچه که در زندگی آن ها در رابطه با پدر اتفاق افتاده، احساس تلخی و انفعال میکنند و شکاک و عیبجو میشوند.
طرد بدن؛ نخستین قدم در مسیر فراموشی زنانگی
با توجه به اینکه در گذشته مادران منفعل بوده اند و همیشه سرکوب وتحقیر می شدند ، دختران این نسل خواه و ناخواه برای کسب هویت، از مادر خود، پیروی کرده و اولین کاری که میکنند، طرد بدن است! وقتی این اتفاق میافتد و دخترها در قسمت سر (منطق) رشد میکنند و رابطه با بدنشان قطع میشود! بدن زن نماد معنویت است و یک زن از طریق آن معنا را درک میکند. ولی نظام مردسالار با بدن زن جنگ بزرگی دارد و تمام قوا را جمع کرده تا در مورد بدن زن به خشنترین شکل ممکن بحث کند. چرا که آن را عامل تحریک دانسته و همین موضوع سبب شده، تا هم پدر و هم مادر در مورد بدن زن اعلام خطر کنند.
از شرم تا زره؛ داستان سرکوب و زندهبهگوری زنانگی
به این ترتیب زن از نوجوانی احساس میکند که صاحب دارایی خطرناکی شده است و هم مادر در این مورد به او تذکر میدهد و هم پدر با این مورد برخورد میکند. این دختر آرام آرام مبارزه با بدن خود را آغاز می کند. به منظور جلوگیری از خطر، سرکوب های بزرگ آغاز میشود و بسیاری از دخترها به دلیل همین سرکوب، طغیان علیه بدن خود را آغاز کرده و مشکلات جنسی پیدا میکنند. به این ترتیب با خود جنسیت هم مسئله پیدا میکنند و به این جمعبندی میرسند که زرهپوش شوند تا بتوانند وارد جامعه شوند.
برخی از زنان به دلیل نوع پیچیدگی ها روانی که دارند وارد محیط کار نمی شوند و برخی از زنانی که وارد محیط کار می شوند به مرور متوجه می شوند زنانگی خود را از دست داده اند. زنان بسیاری، از موفقیت هایی که در بازار کار بدست آورده اند ناراضی هستند. آنها، این نارضایتی را به صورت احساس مفید نبودن، پوچی، عجز و حتی احساس خیانت بیان میکنند.
این زنان از شیوه معمول زندگی مردان که اصطلاحاً «سفر قهرمانی مردان» می نامیم استقبال کرده و موفقیت تحصیلی، هنری یا مالی کسب کرده اند، اما برای بسیاری از آنها این پرسش همچنان باقی است که این همه دستاورد چه فایده ای داشته است؟ در واقع، انگیزۀ کسب موفقیت در زندگی، این زنان را وادار کرده با فشار کار بیش از حد، خستگی، فرسودگی و ابتلا به بیماری های ناشی از فشارهای روحی مواجه شوند و در نتیجه هم اکنون نمیدانند چگونه باید از این مخمصه خارج شوند.
وقتی آنها برای اولین بار بدنبال کسب موفقیت و تأیید و تحسین دیگران رفتند، انتظار چنین عاقبتی را نداشتند. آنها تصور نمیکردند برای این که «در اوج قله» باشند، مجبور شوند تا این اندازه از جسم و روح خود مایه بگذارند. جالب آن که وقتی چنین زنانی پس از دوره بازنشستگی به خانه برمیگردند، کسی خوشحال و منتظر آنان نیست و اگر نیم نگاهی هم به زندگی بیرونیشان بیاندازند دیگر احساسی از تشویق مردان برای انجام کارهایشان به آنها دست نمیدهد. در یک کلام این احساس را میکنند که زندگی را باخته اند.
شاید تو هم مثل خیلی از زنها، سالها با تمام قوا جنگیدی تا دیده بشی، تا پذیرفته بشی، تا بهت بگن “تو هم میتونی.” اما در مسیر اثبات خودت، از جایی به بعد حس کردی خستهای… انگار چیزی جا مونده، انگار موفقیت بهاندازۀ زخمهات شیرین نبود. این دقیقاً همون جاییه که سفر قهرمانی زن آغاز میشه؛ سفری نه به بیرون، بلکه به درون…اگه حس میکنی زمانش رسیده که خودت رو از نو بشناسی، از زنی که دیگران ساختن جدا شی، و دوباره به زنانگیات متصل شی…
ما زنها از همان کودکی یاد میگیریم که باید خوب، مؤدب، دلخواه، و بیخطر باشیم. یاد میگیریم دوستداشتنی بودن یعنی قربانی کردن آنچه واقعاً هستیم. اما یک جایی در مسیر، این نقشها شروع به خفه کردنمان میکنند. از خواب که بیدار میشویم، میبینیم تمام آنچه داشتیم، هیچکدام خودمان نبودیم. سفر قهرمانی زن، یعنی آغاز رهایی از این نقشهای ساختگی، یعنی بازگشت به بدنی که سالها انکارش کردیم، به صدایی که درونمان خاموش شده بود. اگه تو هم این صدا رو شنیدی،
👣 وقتشه قدم اول رو برداری. با ما در ارتباط باش. راهی هست : 09354603128
فرم شما ثبت شده است
تشکر %NAME%
در هنگام اتصال به سرور یا دریافت اطلاعات از سرور با مشکل مواجه شدیم. لطفا چند ثانیه صبر کنید و دوباره امتحان کنید
اگر مشکل همچنان ادامه دارد، اتصال اینترنت را بررسی کنید. اگر تمام سایت های دیگر باز شود، لطفا با مدیر این وب سایت با اطلاعات زیر تماس بگیرید.
وضعیت:تعریف نشده
خطای http:تعریف نشده
برخی خطا ها رخ داده است.
دیدگاهتان را بنویسید