عقده چیست ؟ آشنایی کامل با عقده یونگ

عقده چیست ؟
عقده بخشی از روان ماست که با یاد آوری تجربیات و خاطرات گذشته فعال شده و بار عاطفی خاصی را برای ما ایجاد می کند و عملکرد خوداگاه (یعنی قضاوت و حضور ما در لحظه و دیدن انچه واقعا” واقعیت دارد) را، در لحظه فعال شدن، و یا برای همیشه مختل می سازد و قضاوت ما را از حقیقت موضوع کدر می کند و ما در سیکلی از رفتارها، انتخابها، تفکرات قدیمی که همیشه براساس آنها باورمان شکل گرفته بود و دست به اقدام می زدیم ، گیر می افتیم و همان کاری را می کنیم که همیشه می کردیم بدین ترتیب خود را در حصار یک سیکل تکراری گیر می اندازیم.

عقده از نظر یونگ
باید بدانیم که همه ما دارای گذشته ایی هستیم پس عقده ایی داریم و جالب اینجاست که به قول روانکاو شهیر سوئیسی کارل گوستاو یونگ این فقط ما نیستیم که عقده داریم بلکه عقده نیز ما را دارند. در هنگام بروز عقده و فعال شدن ان بدن تحت تاثیر قرار می گیرد و علائمی فیزیکی بروز می دهد که می توان از عرق کردن کف دست ها، گز گز پشت دست، خشکی گلو، زیر گریه زدن ، انقباض عضلانی ، تند شدن تنفس و تپش قلب …. نام برد.
عقده ها در هنگام فعال شدن به دو صورت کار می کنند کارکرد مثبت و کارکرد منفی. عقده ایی که خوب عمل می کند می تواند برای ما دست اوردهای بزرگی داشته باشد و عاملی در جهت توانایی درما، شود و اما وقتی بد عمل می کند می تواند ما را به یک انسداد برساند و تخریبهای بزرگی را رقم بزند. ما در همان جایی که عقده اتفاق افتاده است می مانیم و مسدود می شویم.
عقده ها همیشه با ما خواهند بود و ما را رها نمی کنند اگر چه نمود انها از شکلی به شکل دیگر تغییر می کند. عقده ها می توانند بر تمامی تصمیمات ما بر زندگیمان و حتی بر زندگی اطرافیانمان تاثیر بگذارند. حوزه تصمیمات بخش مهمی برای کارکرد عقده است بنابراین رد آن را در تمامی ابعاد مختلف زندگی جستجو کرد.
ریشه عقده
اولین کسی که از واژه عقده در مباحث روانکاوی صحبت نمود زیگموند فروید بود. فروید، در توصیف و بیان عقده با الهام از داستان ادیپ، لیبیدویی ( لیبیدو : انگیزه برای زندگی، زیست مایه) که پسر صرف مادر خود میکند و با پدرش در اینباره رقابتی ناخودآگاه دارد را عقده ادیپ نامید. اما کارل یونگ مفهوم عقده را به شکلی گسترده و تخصصی به کار برد و به همین دلیل از او به عنوان بنیان گذار این اصطلاح یاد میشود.
بر اساس نظریه یونگ ،عقده به معنای گذشته می باشد و چون همه ما گذشته ای داریم باید بگوییم که از این نظر همه ما عقدهای محسوب میشویم. وقتی ما کودک هستیم، تصویری از دنیا و نحوه تعامل با آن نداریم، بنابراین بدیهی است که نظرات پدر و مادر ما مایه اصلی شکل گیری باورها و دیدگاهها و نحوه تعامل ما با محیط پیرامونی خواهد شد.
هر باوری که ما هم اکنون داریم حاصل تعاملی است که تا قبل از این لحظه با جهان اطراف داشته ایم و این تعامل در زمان کودکی محدود به محیط خانواده و آشنایان بوده و از آنجایی که کودک تا آن سن هنوز توان تجزیه و تحلیل منطقی مسائل را ندارد صرفا با کنش ها و واکنش هایی که در محیط میبیند جهان را تجربه می کند و همان واکنش ها فارغ از اینکه چقدر درست هستند در ذهن او ماندگار میشوند.
به عنوان مثال می توان به فردی اشاره کرد که ،در کودکی در حسرت داشتن عروسک و اسباب بازی بوده است و در بزرگسالی و یا پس از فرزند دار شدن به صورت افراطی اقدام به خرید این گونه وسایل می کند. این درست است که عقده در گذشته ما شکل گرفته است اما در زندگی حال ما نقش دارد، و از نظر حسی و هیجانی ما را درگیر میکند و در تصمیم گیری های ما موثر است و این توانایی را دارد که کنترل زندگی ما را در دست بگیرد و هیچ انسانی عاری از عقده ها نیست.
تاثیر عقده در زندگی
همه انتخاب های زندگی ما از عقده ناشی می شود. همه انتخاب هایی که در زندگی می کنیم و همه اتفاقاتی که متعاقب این انتخاب ها برای ما می افتد ناشی از عقده های ماست. رابرت الکس جانسون روانکاو پیرو مکتب یونگ می گوید: “عقده ها در یک هزارم ثانیه عمل کرده و برای ما تصمیمات مهم زندگی را می گیرند بنابراین ، روبرو شدن و کاهش اثرات عقده کار ساده ای نیست.”
ردپای عقده را در جای جای انتخاب های زندگی ما دیده می شود. از انتخاب رشته در مدرسه و دانشگاه گرفته، تا انتخاب شغل وانتخاب همسر همه و همه از عقده های ما ناشی می شود. عقده ها از مهم ترین عوامل پیشرفت یا پس رفت در زندگی ما هستند چون تمام تصمیم گیری ما به آن ها وابسته است ،میتوان گفت تقریبا اختیار زیادی از خود نداریم و بیشتر تصمیمات ما از عقده ها ناشی میشوند. بنا براین شناخت عقده ها به ما در جهت خودشناسی ورشد فردی کمک بزرگی میکند .
دیدگاهتان را بنویسید