افسردگی و انواع آن + روش های کاربردی درمان افسردگی
احتمالا این روزها کلمه ی افسردگی را زیاد می شنوید. گویا این افسردگی تبدیل به بخشی از زندگی ما شده است. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی ، حدود 350 میلیون نفر در دنیا دچار افسردگی هستند که با این تفاسیر میتوان آن را شایع ترین بیماری قرن دانست. افسردگی هم مانند دیگر بیماری ها ، انواع مختلفی دارد. افسردگی ممکن است “محیطی یا واکنشی”، “درون – زاد” یا ” درون –روان” باشد. هر چند الزامی ندارد که هر فرد فقط به یک نوع از آن مبتلا شود و ممکن است به هر سه نوع مبتلا شود. افسردگی روی عمل ، فکر و احساسات افراد تاثیر منفی میگذارد به همین خاطر لازم دانستیم تا در یک مقاله رهایی از افسردگی را به طور کامل برای شما عزیزان شرح دهیم.
افسردگی چیست؟
بنابرنظر کارل گوستاو یونگ ، افسردگی در حقیقت دعوت به تغییر است. او میگوید افسردگی یعنی انرژی مسدود شده ، که اگر آزاد شود مسیر مثبت را میپیماید. او بر این باور است که ” به دنبال هر فروپاشی ، زایشی صورت می پذیرد و این دو مثل شب و روز به دنبال هم می آیند و همان طور که وقتی شب می شود، تلاش نمی کنیم آن را به روز برگردانیم و فقط فعالیت هایمان را با شرایط شبانه هماهنگ می کنیم تا بگذرد، در حالت افسردگی هم بهتر است ظاهر و سبک زندگی مان را با حال درون مان هماهنگ کنیم.”
کارل یونگ: زندگی آسان نیست و آرامش، حالت طبیعی ما نمیباشد. کلید رهبری ما در تقویت شخصیتمان در برابر این چالش هاست!
انواع افسردگی
افسردگی محیطی یا واکنشی
زمانی که یک فرد شخصی یا رابطه ای را از دست میدهند و در زندگی درد عمیقی تجربه میکند، و این یعنی آن موضوع برایش اهمیت ویژه ای داشته است این نوع افسردگی زمانی باید برای درمان آن اقدام کرد که کارکرد های طبیعی فرد را به هم بریزد و یا تاثیر آن بیش از حد منطقی طولانی شود.
افسردگی درون-زاد
همانگونه که میتوان از اسم آن حدس زد ، ریشه در دورن ما دارد و معمولا از طریق ژن ها منتقل میشود و ممکن است دیگر اعضای خانواده نیز به آن مبتلا باشند. شاید فرد به دلیل عدم آگاهی از منشاء افسردگی شروع به خودسرزنشگری کند. استفاده از دارو میتواند زندگی این افراد را به طرز قابل توجهی افزایش دهد.
افسردگی درون – روانی
این نوع افسردگی همان است که از دیدگاه یونگ مثل چاهی است که باید درون آن فرو رویم تا ریشه اش را پیدا کنیم.
علائم افسردگی
افسردگی در چهار حوزه علامت نشان می دهد که در زیر به مهمترین علائم افسردگی اشاره میکنیم البته علائم افسردگی شدید در زنان با مردان کمی متفاوت است :
-حوزه هیجانی (احساس) : غمگینی، ناامیدی، بی انگیزگی، احساس گناه، عدم لذت و …
-حوزه شناختی (تفکر) : باورهای بدبینانه، افکار پوچی و بیهودگی، کاهش تمرکز، افکار خودکشی و …
-حوزه رفتاری : خستگی، آهستگی در گفتار و رفتار، شلختگی و عدم توجه به بهداشت، بی نظمی در رفتن به سر کار یا دانشگاه یا مدرسه و …
-حوزه فیزیولوژیکی (زیستی وجسمی) : اختلال خواب، اختلال اشتها و کاهش یا افزایش وزن، اختلال در پریود، کاهش میل جنسی و …
محتوای پیشنهادی : مطالعه ی مقاله فلسفه و معنای زندگی را به شما پیشنهاد میدهیم.
دلایل افسردگی
دلیل افسردگی از دیدگاه کارل گوستاو یونگ روانپزشک شهیر سوئدی اینگونه مطرح می گردد : ما فشاری که روی ناهشیار مان وارد می شود را نادیده میگیریم.
یا اینکه تمام تمایلاتمان را بد میدانیم و به بخش های انتهایی ذهنمان میسپاریم (جهت بررسی و درک بهتر این مفاهیم به مقاله « دوره سایه » مراجعه کنید).
تاثیر ناهشیار بر افسردگی
یونگ چند نکته ی اساسی درباره تاثیر ناهشیار بر افسردگی دارد:
معمولا انسان ها در میانسال به رشد کافی میرسند چون در آن زمان است که متوجه میشوند باید به نیاز های خودشان به اندازه نیازهای دیگران اهمیت بدهند.
ما خیلی دیر متوجه اثر مخرب هیجانات تجمع یافته در ناهشیار میشویم. آن هم زمانی که به افسردگی یا اضطراب و یا انواع بیماری های روان تنی دچار شده ایم. اگر خواسته های خود را سرکوب کرده وبه ناهشیار بفرستیم دیگر توانایی کنترل بر آنها را نداشته و با دیدی بسیار غیر واقع بینانه به آنها نگاه خواهیم کرد.
دبی فورد نویسنده مشهور در کتاب «نیمه تاریک وجود» مثال جالبی از بی توجهی به تمایلات رامطرح می کند و می گوید، تمایلات فراموش شده در هشیاری شبیه به پریز برق هستند. حساس نسبت به برخی مسائل و خط قرمز های وحشتناک که اگر کسی پا روی آنها بگذارد برای ما مرده است!
این خط قرمز ها واقعا آنقدر افتضاح و غیر قابل اصلاح هستند که اگر کسی از خط قرمزمان بگذرد شدیدا واکنش نشان خواهیم داد. این خط قرمز ها به خاطر این است که ما تمایل داریم بخش های از خود را سانسور کنیم. آنقدر روی قسمت هایی که دوست نداریم پافشاری میکنیم، که در نهایت وقتی افرادی با این خصوصیات را میبینیم بدترین ویژگی ها را به آنان نسبت میدهیم. این کار باعث میشود در ذهنمان دید خوبی که به خودمان داریم باقی بماند.
درمان افسردگی
در بالا پادکست درمان افسردگی را برای شما آورده ایم. یکی از روش های درمان سریع افسردگی ، استفاده از داروهای ضد افسردگی است. به خصوص در این زمانه که قرص افسردگی و به طور کلی دارو و استفاده از تکنولوژی حرف اول را میزند. اما برای درمان افسردگی از دیدگاه یونگ نیاز به مصرف دارو نیست ! یعنی درمان افسردگی بدون دارو ! او بر این باور بود که دارو ها باعث بلوکه شدن بخشی از مغز میشود اما ما برای درمان افسردگی به چیزی بیش از این ها نیاز داریم: در زیر به روش های درمان افسردگی از دیدگاه کارل یونگ اشاره میکنیم :
۱- در زمان حال و واقعیت به دنبال راه حل باشید.
در دیدگاه یونگ، افسردگی یک راه حل ساده دارد آن هم این است که مشکل را پیدا کنید و بعد برای حل آن اقدام کنید! در این راستا دو حالت پیش می آید : اول اینکه مشکل واقعی در درون شماست و نه در بیرون ! که در این صورت نیاز به مراقبه و خودآگاهی درونی دارید (شمامیتوانید برای دریافت کلاس خودشناسی آنلاین کلیک کنید). باید از شر خود سانسوری خلاص شوید و خودتان را با تمام کم و کاستی ها قبول کنید. حالت دوم این است که از زندگی در گذشته دست بردارید و در حال زندگی کنید.
یونگ برای کاوش در خود راه حل هایی پیشنهاد داده که دانستن آن برای هر کسی لازم است :
– نوشتن مشکلات در لحظه ی پیش آمدن و فکر کردن به اینکه چرا به وجود آمد
– خود انعکاسی، یعنی بروز جنبه هایی که سعی در انکار آن داریم
– مدیتیشن
– تجزیه و تحلیل خواب ورویا ها
و…..
۲-همیشه در خودآگاهی به سر ببرید
ساده ترین روش درمان افسردگی از نظر یونگ :
هر چیز آگاهانه ای را میشود اصلاح کرد اما زمانی که آنها را به ناخودآگاه میفرستید غیر قابل دسترسی میشوند. پس هر چیزی که به نظرتان بد، وحشتناک، خجالت آور هست را بروز دهید. چرا که این جنبه ها برای شماست و اصلا شاید آنقدر که فکر میکنید بد نباشد. یونگ میگوید: مواجهه با «سایه » (ابعاد تاریکی که به ناهشیار میفرستیم) می تواند منجر به احساس بیشتر پذیرش خود و دیدگاه مثبت تر نسبت به زندگی شود و خطر افسردگی و سایر مسائل مربوط به سلامت روان را کاهش دهد.
۳-افسردگی از دیدگاه یونگ با یافتن معنای زندگی حل میشود
درمان افسردگی در خانه : یونگ باور داشت که زندگی سخت است اما میگوید: معنای زندگی همان نقطه ی عطفی ست که همگی برای رسیدن به آرامش و صلح درونی به آن نیاز داریم. قرار نیست همیشه زندگی با ما مهربانانه رفتار کند بلکه زندگی همان است که علاوه بر اینکه باعث رنج و عذاب ، جدایی و جنگ میشود، باعث شاده ، خوبی ، دوستی و صلح هم میشود. اما زمانی که ما درک کنیم که زتدگی مجموعه ای این اتفاقات خوب و بد است ، برای توانمندسازی خودمون اقدام میکنیم و اینطوری درمان افسردگی اتفاق می افتد ! و از شر آن خلاص میشویم.
دیدگاهتان را بنویسید