کهن الگوی یتیم

کهن الگوی یتیم

کارول اس پیرسون ، درکتاب مهم خود به نام نقشه راه ، در دو بخش به توضیح سفر قهرمانی و راهکارهایِ رسیدن ،به رشد شخصی می پردازد. کهن الگوی یتیم دومین منزل پس از منزل معصوم در سفر قهرمانی است. ما از بهشت رانده خواهیم شد تا سفری را آغاز نماییم. هیچ بهشتی جاودان نخواهد بود ، این شعار منزل یتیم در سفر‌زندگی است.

یتیم، بخشی از وجود ماست که سقوط کرده و مورد ظلم ،اذیت ویا آزار قرار گرفته است. همیشه احساس قربانی بودن دارد و با بروز هر گونه مشکل به سرزنش دیگران می پردازد و دیگری رامقصر و خطا کار می داند. به بیانی دیگر کهن الگوی یتیم بخشی از وجود ماست که طرد شده است . در یتیمی از بهشت سلامتی ،بهشت مالی، بهشت امنیت به یک باره وارد جهنم یتیمی در زندگی می شویم. برای اطلاعات بیشتر راجع به کهن الگوی معصوم کلیک کنید

چه اتفاقی رخ می دهد که ما به کهن الگو یتیم سقوط می کنیم؟

‌ زمانی که ما در امنیت و بهشت خود در حالت امن قرار داریم با رانده شدن از این بهشت ،وارد سرزمین یتیمی می شویم . مانند نوزادی که متولد می شود و از زهدان گرم مادر به بیرون رانده می شود.

ویژگیهای اساسی کهن الگوی یتیم :

یتیم بی پناه، نا امن، ترسیده وتنها و بی تجربه است.

تنهایی یتیم :موجب سرخوردگی و نا امیدی او می شود.

‌بی پناهی یتیم : منجر به بد بینی و بی اعتمادی او می شود.

آسیب پذیر بودن یتیم :موجب می شود که از درون شکسته شود.

طرد شدگی : موجب گسستگی و تلخی او می شود.

نکات مثبت کهن الگی یتیم :

ما بارها در زندگی به سرزمین یتیم سقوط کرده ایم . با وجود تمام این احساسات ناخوشایندی که در فرد یتیم وجود دارد ، امکانات وقابلیتهایی در یتیم نیز هست که موجب رشد و تعالی شخصیت در فرد یتیم می شود. این امکانات و قابلیت ها می تواند تنهایی را به اتکا به خود ، بی پناهی را به آگاهی و هوشیاری ، آسیب پذیری را به قدرتمندی و مبارزه و طرد شدگی را به حمایت وشفقت تبدیل کند.

نگاه یک یتیم به بیرون و درون از خود در حل مشکلات:

• پناه بردن به بیرون منجر به بد بینی و بی اعتمادی می گردد.
• اگریک یتیم در پی برطرف کردن آسیب پذیری خود در بیرون از خود باشد قربانی خواهد شد.
• اگر بخواهد طرد شدگی خود را در بیرون از خود حل کند تلخ خواهد شد.
• اتصال به خود ودرون خود وحمایت و پذیرش خود از درون باعث می شود که یک فرد یتیم آگاه تر ، مهربانتر ،امیدوارتر، بااعتمادتر هشیارتر و قدرتمند تر (در مبارزه) گردد.
• با توجه به اینکه یک یتیم نیاز به کمک دارد اما از کمک گرفتن خودداری می کند.
• فرار ،از مکانیزمهای روانی یک یتیم برای گریز از مسایل  است . (اعتیاد به انواع مواد مخدر و روی آوردن به خرافات ،همگی می تواند به عنوان واکنشی برای فرار از واقعیات زندگی در یک یتیم باشد .) یک یتیم ،گاهی برای فرار از مشکلات مهاجرت می کنند.
• یک یتیم ،در زمان بروز مشکلات ،خودودیگران را سرزنش می کند.
• از نگاه یک یتیم آدم ها یا ظالم هستند و یا مظلوم و قربانی و خود نیز در یکی از این دو جایگاه قرار دارند.

رشد کهن الگوی یتیم

اگر کهن الگوی یتیم به سطح پختگی برسد، فرد یتیم از حل کردن مشکل خود فرار نمی کند و در برابر واقعیت ها ی تلخ زندگی هم مقاومت نکرده در حل مسئله تلاش می کند. او مسئولیت زندگی خود را می پذیرد و برای حل مسایل قدم بر می دارد.

شفای آرکتایپ یتیم

زمانی که صحبت از شفای آرکیتایپ یتیم است منظو ما گذر یتیم ناسالم به یتیم سالم است که با گذاشتن مرهم بر زخم های یتیم ناسالم این کار انجام می شود. حامی میتواند با تسلای تیتیم ناسالم ، او را از سرزنش خود و دیگر بازنگه دارد و کمک میکند تا او متوجه حالات و احوالات خود شود و احساسات خود را احساس کند و خود واقعی اش را ببیند حامی همچنین با حمایت عاطفی از یتیم او را یاری میکند تا در پی الگوهای سالم و تمرین آنها بر بیاید. همچنین میتوان برای شفای یتیم از سری برنامه هایی که در زیر به آن اشاره میکنیم استفاده کرد :

از او بپرسید کدام نیاز هابش برطرف نشده ؟ از چه چیزی ناراحت است و اکنون چه چیزی میخواهد ؟

کدام موضوع باعث شده انگشت اتهام به سمت دیگران بگیری ؟

کدام از بخش زندگی را نمیخواهی ببینی ؟

از برعهده گرفتن دام مسئولیت خودداری میکنی؟

آیا از شکست می ترسی؟ اگر شکست بخوری چه اتفاقی می افتد؟

آیا از خودت پرسیده ای در کدام قسمت از زندگی نقش قربانی دارم ؟

آیا میدانی از کجا کمک بگیری ؟ آیا دوستانی داری که از تجربه ی آن ها استفاده کنی؟

آیا مایل به پذیرش مسئولیت تغییر هستم؟

مثال از کهن الگو یتیم

احتمالا شما فیلم شیرشاه را دیده اید، سیمبا در آن فیلم بعد از مرگ پدرش ، تأثیرات مثبت اطرافیان در نهایت به او کمک می کند تا از یک جوان بدبین و گمشده به حاکم قدرتمندی تبدیل شود که همیشه قرار بود باشد. مریلین مونرو بازیگر مشهور، نیز یک کهن الگو یتیم است، به خاطر اینکه بیشتر دوران کودکی اش را در پرورشگاه بوده و رفتاری کودکانه پیدا کرد که در طول زندگی با او باقی می ماند و با خواندن زندگی نامه او میتوان فهمید که کودکی بدون پدر و مادر و نا آرام او چه تاثیری بر روانش داشته است.