چطور انتقاد کنیم و انتقادپذیر شویم؟
قطعا برای شما هم پیش آمده است که در معرض نظرات و سبک زندگی مخالف قرار بگیرید. کمتر کسی میتواند ادعا کند که کنار آمدن با انتقاد برایش آسان است و معمولا کنار آمدن با انتقادها و نظرات مخالف کار ساده ای نیست. هر کدام از ما درجات مختلفی از انتقادپذیری داریم. در این مقاله قصد داریم بررسی کنیم انتقاد پذیری به چه معناست و به نحوه ی انتقاد پذیر بودن اشاره میکنیم.
سرفصل های محتوا :
- 1 انتقادپذیری چیست؟
- 2 چرا انتقادپذیر بودن سخت است؟
- 3 روش های انتقادپذیر بودن
- 3.1 ۱- بپذیرید که نقص دارید
- 3.2 ۲- با وجود نقص ها هنوز هم دوست داشتنی هستید
- 3.3 ۳- بدانید که خیلی اوقات انتقادات دیگران ناشی از فرافکنی هستند
- 3.4 ۴- بدانید که دیگران لزوماً قصد تحقیر و تخریب شما را ندارند
- 3.5 ۵- بدانید که بازخورد دیگران نمیتواند در ارزشمندی شما تغییری ایجاد کند
- 3.6 ۶- بپذیرید که طبیعی است که انتقاد شما را اذیت کند
انتقادپذیری چیست؟
انتقادپذیری به معنای پذیرش این حقیقت است که همه ما ضعفها، نقصها و اشتباهاتی داریم، درست همانطور که دیگران ممکن است دچار خطا شوند و یا صعف هایی داشته باشند. فردی با انتقادپذیری بالا، بهجای واکنشهای تدافعی یا پرخاشگری، به انتقاد دیگران با شفافیت و آرامش گوش میدهد و این به معنای پذیرش بیقید و شرط نظرات دیگران نیست، بلکه نشاندهنده آمادگی برای پذیرش این واقعیت است که ما نیز ممکن است دچار اشتباه شویم و دیگران حق دارند ضعفها یا کاستیهای ما را به ما گوشزد کنند.
چرا انتقادپذیر بودن سخت است؟
هیچ کس نمیتواند مدعی شود که فردی کاملا انتقاد پذیر است. همانطور که در بالا گفتم ، درجه ی انتقادپذیری در هر فردی متفاوت است اما نسبت به انتقاد ، آسیب پذیر هستیم. در این قسمت به دلایل سخت بودن انتقادپذیری میپردازیم:
۱- انتقاد باعث میشود ما احساس بی ارزش بودن کنیم
احساس بی ارزشی بعد از مورد انتقاد قرار گرفتن ، میتواند ریشه در کودکی ما داشته باشد .ما در کودکی بارها و بارها مورد انتقاد قرار گرفته ایم و معمولا این انتقادها از طرف والدین ما بوده است که شاید به درستی هم بیان نشده و ممکن است آن ها اشتباهات ما را به هویتمان گره میزدند و تحقیر و سرزنشمان میکردند.
آن هم زمانی که ما در سنی بودیم که نمیتوانستیم انتقادها را به عومال بیرونی ربط دهیم و هر انتقادی را به هویت خودمان میدانستیم مثلا نمیتوانستیم بفهمیم دیلیل عصبانیت مادرمان پر مشغله بودن اوست ، بلکه با هر انتقادی سریعا به خودمان میگفتیم: تو بی عرضه ای ، تو بی ارزشی و شروع به خودسرزنشگری میکردیم.
این احساسات یک زخم روی روان ما بود که باعث شده حالا نسبت به انتقاد ، آسیب پذیر باشیم. انگار با هر انتقاد بر زخم های کودکی ما نمک میزند و باعث میشود در مقابل آن جبهه بگیریم. مثلا فکر کنید دست شما زخم شده است ، اگر کسی کوچکترین ضربه ای بزند شما از جا میپرید در حقیقت نحوه ی زدن آن فرد اهمیتی نداشته ، بلکه درد شما از آن زخم کهنه است. واکنش ما به انتقاد هم دقیقاً متناسب با زخمهایی است که روی روانمان وجود دارند. هرچه زخمهای بیشتری روی روانمان باشد، در مقابل انتقاد آسیبپذیرتر هستیم و احتمال جبههگیری بیشتر است.
محتوای پیشنهادی اگر میخواهید پدر مادری باشید که بتوانید با تربیت درست و رفتار درست ، فرزندی سالم بزرگ کنید دوره وصل را به شما اکیدا پیشنهاد میکنیم.
۲- مغز ما انتقاد را به عنوان یک خطر و تهدید تفسیر میکند
یکی از مهم ترین دلیل سخت بودن انتقاد، این است که مغر ما آن را تهدید و خطر شناسایی میکند . زمانی که یک مشت به سمت شما می آید ، بدن شما حالت تدافعی میگیرد. انتقاد هم در مغز ما به عنوان حملات روانی تفسیر میشود و طبیعی است که در چنین حالتی روان ما نسبت به چیزی که احساس خطر میکند ، حالت تدافعی بگیرد. البته هر چه انتقاد با لحن بهتری باشد ، احتمال حالت تدافعی نیز کمتر میشود و اما اگر برعکس ، به طرز مناسبی بیان نشود، به شدن ما را می رنجاند.
۳- انتقاد باعث میشود ما احساس طرد شدن کنیم
احساس دوست داشته نشدن و طرد شدن یکی از احساساتی است که انتقاد پذیری را برای ما سخت تر میکند. وقتی کسی از ما انتقاد میکند، مغزمان این پیام را دریافت میکند که: «تو نقص داری، پس لیاقت دوست داشته شدن رو نداری» و این باور را در ما ایجاد میکند که باید بی نقص باشی تا دوست داشته شوی! این باعث میشود افراد در بزرگ سالی نقاب بزنند نقاب اینکه فردی بی نقص هستند. اما باید بپذیریم که برای دوست داشته شدن ، لازم نیست بی نقص باشیم.
محتوای پیشنهادی : اگر فکر میکنید شما هم نقاب دارید ، دوره سایه شخصیت را به شما اکیدا پیشنهاد میکنیم.
۴- گره زدن باورها و ارزشهای به هویت و احساس ارزشمندی
گاها زمانی که ارزشها و باورهای ما مورد سوال قرار میگیرد ، سریعا دفاع میکنیم ، در واقع ما حس میکنیم که حس ارزش ها و سبک زندگی ما به اقتدار و ارزشمندی ما گره خورده است و با این انتقاد ، باور ما زیر سوال نرفته ، بلکه هویت و شخصیت ما زیر سوال برده شده است.
روش های انتقادپذیر بودن
خب دریافتیم که چرا انتقاد پذیری سخت است و چرا وقتی کسی انتقاد میکند ، بهم میریزیم. در ادامه روش هایی برای پذیرش انتقاد میگوییم:
۱- بپذیرید که نقص دارید
مهم ترین روش و اولین گام برای پرورش مهارت انتقاد پذیری ، این است که تصور رویایی و اغراق آمیزی مه از خود در ذهن داریم ، خداحافظی کنیم. باید بپذیریم که مانند هر انسانی ما هم نقص هایی داریم و دیگران میتوانند از ما انتقاد کنند.
۲- با وجود نقص ها هنوز هم دوست داشتنی هستید
احساس ناکافی بودن و دوست داشتنی نبودن ، دلایلی هستند که انتقاد پذیری ما را سخت میکنند.این نکته را به خاطر بسپارید که با وجود تمام نقص ها ، ویژگی های خوب زیادی هم دارید . پس یک رفتار یا ویژگی منفی نمیتواند باعث طرد شدن کلی ما شود. و با تمام نکات خوب و بد در وجود شخصیتمان ، دوست داشتنی باقی می مانیم.
۳- بدانید که خیلی اوقات انتقادات دیگران ناشی از فرافکنی هستند
خیلی اوقات انتقادات دیگران بیشتر از اینکه چیزی را راجع به ما نمایان کند، آشکارکننده درونیات خود آنها است. در واقع خیلی اوقات افراد برای کنار آمدن با مسائل و مشکلات خود دست به فرافکنی آسیبها، ترسها و احساسات خود به دیگران میزنند.
برای مثال تصور کنید که من فردی بداخلاق و عصبانیام. من ممکن است مدام دیگران را بداخلاق و عصبانی ارزیابی کنم و آنها را مورد انتقاد قرار دهم. در چنین شرایطی آن انتقاد به نوعی انتقاد از خود است. در واقع نمیتوانم این را بپذیرم که فردی بداخلاق و عصبانیام و سعی میکنم با نسبت دادن این ویژگی به دیگران از شر حس بدی که نسبت به آن ویژگی خود دارم خلاص شوم. در واقع من با انتقاد از دیگران تلاش میکنم که صداهای درونی و سرزنشگر خود را خفه کنم. گویی که صدای بیرونی من در تلاش است که با نسبت دادن آن ویژگیهای آزاردهنده به دیگران صدای درونی آزاردهندهام را خفه کند.
۴- بدانید که دیگران لزوماً قصد تحقیر و تخریب شما را ندارند
همانگونه که در بالا توضیح دادم، خیلی اوقات انتقادات دیگران بیشتر از اینکه چیزی را راجع به ما نمایان کند، آشکارکننده مسائل درونی خود آنها است. در واقع دیگران با مسائل مختلفی درگیرند و گاهی برای فرار از تنش و رهایی از اضطراب شروع به نسبت دادن ویژگیهای منفی خود به دیگران میکنند. در چنین شرایطی دیگر مسئله شما نیستید و مسئله اصلی آنها هستند. پس لازم است که بدانید دیگران لزوماً حین انتقاد قصد تحقیر و تخریب شما را ندارند. وقتی بدانیم هدف دیگران از انتقاد از ما، تحقیر و سرزنش نیست خیلی راحتتر میتوانیم آن انتقادات را بپذیریم.
۵- بدانید که بازخورد دیگران نمیتواند در ارزشمندی شما تغییری ایجاد کند
هر بار که از انتقاد دیگران ناراحت شدید و احساس بیارزشی کردید میتوانید این سؤال را از خود بپرسید: «آیا بازخورد دیگران به عنوان یک عامل بیرونی واقعاً میتواند در ارزشمندی درونی من تغییر ایجاد کند؟»
اگر ما به خوبی به این سؤال فکر کنیم به این نتیجه میرسیم که انتقاد دیگران به عنوان یک عامل بیرونی نمیتواند در ارزشمندی درونی ما تغییری ایجاد کند. در واقع این درست است که انتقاد میتواند در لحظه به ما احساس بیارزشی بدهد ولی نباید فراموش کنیم که ما احساساتمان نیستیم.
اینکه در لحظه احساس بیارزشی میکنیم نمیتواند ما را بیارزش کند و در طرف مقابل هم اینکه در لحظه احساس با ارزش بودن کنیم نمیتواند ما را به فردی ارزشمند تبدیل کند. منظور این است که بازخورد دیگران چه مثبت و چه منفی یک عامل بیرونی است و نمیتواند در ارزشمندی درونیمان تغییری ایجاد کند. در واقع فارغ از بازخورد دیگران همانی هستیم که هستیم و بازخورد دیگران چه مثبت و چه منفی نمیتواند تغییری در ارزشمندی و شخصیت ما ایجاد کند. توجه به این نکته ساده و البته مهم خیلی میتواند در مدیریت احساسات بیارزشی به ما کمک کند.
۶- بپذیرید که طبیعی است که انتقاد شما را اذیت کند
در نهایت باید بپذیریم که ما موجوداتی به دنبال تایید هستیم و علاقه و اشتیاقی برای شنیدن انتقاد نداریم و این طبیعی است که انتقاد، آزارمان دهد. نباید از خود انتظار داشته باشیم که به صورت صد در صد نسبت به همه انتقادات مسلح باشیم. در واقع این کاملآ طبیعی است که انتقاد ما را آزار دهد. البته با شناخت خود و تمرین و تکرار میتوانیم از شدت آزاردهندگی انتقاد کم کنیم.
دیدگاهتان را بنویسید