کهن الگو چیست ؟ آشنایی با آرکیتایپ یونگ
شاید برای شما هم سوال باشد آرکتایپ یا کهن الگو چیست ؟ ما در این مقاله پاسخ این سوال را به صورت کامل و جامع میدهیم. اگرچه نظریات فروید در روانشناسی بسیار محبوب شد، ایدههای کارل گوستاو یونگ درباره کهنالگوها کمتر موردتوجه قرار گرفتند. شاید دلیلش این باشد که یونگ در نظریههای خود به جنبههای عرفانی و روحانی انسان نیز پرداخته بود. اما کهنالگوها چیست؟ و چه تاثیری بر شخصیت ما دارند؟ در این مقاله، به دنیای جذاب کهنالگوها سفر میکنیم و انواع مختلف آنها را بررسی میکنیم. همچنین میبینیم که چگونه این الگوهای اولیه، شخصیتهای متنوعی را در ما شکل میدهند.”
سرفصل های محتوا :
کهن الگو یا آرکی تایپ چیست ؟
منظور از کهن الگو چیست ؟ کهن الگوها مثل الگوهای از پیش طراحیشدهای هستند که در ذهن هر انسانی وجود دارند. این الگوها که از اجدادمان به ما رسیده، بر رفتار و شخصیت ما تأثیر میگذارند. کارل یونگ، روانشناس مشهور، معتقد بود که این الگوها بخشی از ناخودآگاه مشترک همه انسانها هستند و مثل غریزههایی در وجود ما ریشه دواندهاند.
منشأ کهن الگوها از کجاست؟
تا به اینجا پاسخ سوال مفهوم کهن الگو چیست را گرفتید اما منبع کهن الگوها از کجاست ؟ منشأ کهنالگوها از کجا میآید؟ کارل یونگ، روانشناس مشهور، معتقد بود این الگوهای فکری و رفتاری عمیق در ناخودآگاه جمعی انسانها ریشه دارند. یعنی از نسلی به نسل دیگر منتقل شدهاند و بخشی از میراث مشترک ما هستند. قویترین ایدههای تاریخ، همهشان ریشه در کهنالگوها دارند.
این الگوها در همه فرهنگها و جوامع قابل مشاهدهاند. از اسطورهها و افسانههای باستانی تا داستانهای امروزی، همگی حاوی نشانههایی از این کهنالگوها هستند. مثلاً قهرمان داستانها، مادر مهربان، یا پیر خردمند، همه نمادهایی از کهنالگوهای رایج هستند.
فرایند فردیت
کهن الگو از راه فرایندی بهنام فَردیت (Individuation) بهوجود میآید. در این فرایند، فرد به کشف و پذیرش تمام جنبههای شخصیت خود، از جمله سایه و آنیما یا آنیموس، میپردازد. هدف نهایی این فرایند، رسیدن به یکپارچگی و هماهنگی درونی است. یونگ که به شخصیت شناسی به روش آرکتایپ باور داشت، معتقد بود که ناهماهنگی بین ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه میتواند منجر به مشکلاتی روانی شود. آگاه بودن از این ناسازگاریها و گنجاندنشان در هوشیاری آگاهانه (Conscious Awareness) قسمتی مهم از فرایند فردیت بهحساب میآید.
ریشه کلمه آرکتایپ چیست؟
قدمت کلمه آرکتایپ (به انگلیسی: Archetype) یا آرکی تایپ حدود پنج یا شش قرن است. پیشوند Arch به معنای اصیل بودن، قدیمی بودن، ریشهدار بودن و اگر Type یا همان تیپ را هم به عنوان الگو، مدل، قالب و مفاهیمی مانند آن در نظر بگیریم، به همان معادلی میرسیم که در زبان فارسی برای کلمه آرکتایپ به کار میرود: کهن الگو.
البته کهن الگو معادل نسبتاً جدیدی است که ما از واژه آرکتایپ داریم و بیشتر با کتابهای روانشناسی رایج شده است. مفهومی که در فلسفه افلاطونی تحت عنوان مُثُل افلاطونی میشناسیم و میشنویم، با معنایی نزدیک به آرکتایپ به کار گرفته میشود و حتی در زبان انگلیسی هم، برای مُثُل افلاطونی، از کلمه آرکتایپ استفاده میشود.
کاربرد کهنالگوها در زندگی روزمره
کهنالگوها صرفاً مفاهیمی نظری نیستند؛ بلکه میتوان از آنها در زندگی روزمره، چه در سطح فردی و چه در سطح سازمانی، استفاده عملی کرد.
کاربرد در سطح فردی:
- خودشناسی عمیقتر: با شناسایی کهنالگوهای غالب در شخصیت خود، میتوانیم نقاط قوت، ضعفها، انگیزهها و ترسهای خود را بهتر بشناسیم. (برای اطلاعات بیشتر راجع به دوره خودشناسی کلیک کنید )
- رشد شخصی: با آگاهی از کهنالگوهای خود، میتوانیم روی توسعه جنبههای مختلف شخصیت خود کار کنیم و به پتانسیلهایمان دست پیدا کنیم.
- بهبود روابط: درک کهنالگوهای دیگران به ما کمک میکند تا ارتباط مؤثرتری با آنها برقرار کنیم و درک متقابلی از هم داشته باشیم.
- گزینههای شغلی: با شناسایی کهنالگوهای مرتبط با مشاغل مختلف، میتوانیم شغلی را انتخاب کنیم که با شخصیت و علایق ما سازگاری بیشتری دارد.
کاربرد در سطح کارشناسی:
- استخدام و جذب نیرو: با استفاده از کهنالگوها میتوانیم افرادی را استخدام کنیم که با فرهنگ سازمانی و ارزشهای شرکت همسو باشند.
- توسعه رهبری: رهبران میتوانند با شناخت کهنالگوهای خود و تیم خود، سبک رهبری مؤثرتری را اتخاذ کنند.
- بازاریابی و فروش: با استفاده از کهنالگوها میتوانیم پیامهای بازاریابی مؤثرتری را طراحی کنیم و نیازهای مشتریان را بهتر شناسایی کنیم.
- تیمسازی و مدیریت تیمها: با درک کهنالگوهای اعضای تیم، میتوانیم تیمهای کارآمدتری را تشکیل دهیم و همکاری مؤثرتری را بین اعضای تیم ایجاد کنیم.
به طور خلاصه، کهنالگوها میتوانند به ما کمک کنند تا:
- خودآگاهی خود را افزایش دهیم.
- روابطمان را بهبود بخشیم.
- تصمیمات بهتری بگیریم.
- پتانسیلهای خود را شکوفا کنیم.
- سازمانهای موفقتری ایجاد کنیم.
در کل، شناخت و استفاده از کهنالگوها میتواند به ما کمک کند تا زندگی شخصی و حرفهای موفقتری داشته باشیم.
4 کهن الگوی اصلی
در این قسمت میخواهیم انواع کهن الگوها را بررسی کنیم :
Page navigation
۱. پرسونا: نقابی برای جامعه
پرسونا یا شخصیت برساخته، همان نقابی است که ما در تعاملات اجتماعی بر چهره میزنیم. واژهی «persona» برگرفته از واژهای لاتین است که معنای نقاب را میدهد.این نقاب، ما را قادر میسازد تا در موقعیتهای مختلف اجتماعی، انتظارات دیگران را برآورده کنیم. برای مثال، در محیط کار، ما نقش حرفهای خود را بازی میکنیم و در جمع دوستان، نقشی متفاوت. پرسونا به ما کمک میکند تا با جامعه سازگار شویم، اما اگر بیش از حد به آن وابسته شویم، ممکن است خود واقعی خود را فراموش کنیم.
۲. سایه
سایه، آن بخش از شخصیت ماست که شامل تمام افکار، احساسات و تمایلاتی است که آنها را ناخوشایند یا غیرقابل قبول میدانیم. حسادت، خشم، ترس و تنبلی، نمونههایی از محتویات سایه هستند. ما اغلب سعی میکنیم این بخش از خود را پنهان کنیم و آن را به دیگران فرافکن کنیم. (برای اطلاعات بیشتر راجع به فرافکنی کلیک کنید.) به عنوان مثال، ممکن است شخصی که خود را بسیار مهربان میداند، در واقع حسادت شدیدی به موفقیت دیگران داشته باشد.یونگ بیان کرد که این کهن الگو میتواند در رؤیا یا نگرشهای فرد ظاهر شود و شکلهای متفاوتی به خود بگیرد. ممکن است بهصورت مار، هیولا، اهریمن، اژدها و یا پیکری تاریک، وحشی یا بیگانهی دیگر ظاهر شود. این کهن الگو اغلب بهعنوان سمت تاریکتر روان توصیف میشود که نمایانگر وحشیگری، آشوب و ناشناختگی است.
3.آنیما و آنیموس: دو روی سکهی شخصیت
آنیما و آنیموس دو کهن الگوی مهم در روانشناسی یونگ هستند. آنیما تصویری زنانه است که در ناخودآگاه مردان وجود دارد و آنیموس تصویری مردانه است که در ناخودآگاه زنان یافت میشود. این تصاویر، بر اساس تجربههای شخصی و همچنین تصورات جمعی درباره زنان و مردان شکل میگیرند.
به عبارت سادهتر، آنیما و آنیموس نشان میدهند که هر فرد، چه زن و چه مرد، ویژگیهایی از جنس مخالف را نیز در درون خود دارد. این ویژگیها میتوانند به شکل احساسات، افکار یا رفتارها بروز کنند. برای مثال، یک مرد ممکن است گاهی احساسات عمیق و همدلی زنانهای را تجربه کند یا یک زن ممکن است تمایل به رقابت و قدرتنمایی داشته باشد.
اهمیت آنیما و آنیموس
این دو کهن الگو در شکلگیری شخصیت و روابط ما نقش مهمی دارند. زمانی که فرد بتواند این جنبههای زنانه و مردانه درون خود را بپذیرد و با آنها هماهنگ شود، به رشد و تکامل شخصی دست پیدا میکند. یونگ اغلب این کهن الگو را به شکل دایره، مربع یا ماندالا (دایرهای حاوی پیکرهی خدایان و اشکال هندسی در آیین هندو و بودایی) نشان میدهد.
4.خود: کل شخصیت
خود در روانشناسی یونگ، به کل شخصیت یک فرد اشاره دارد. این مفهوم به معنای یکپارچگی و هماهنگی تمام جنبههای شخصیت، از جمله آگاهی و ناخودآگاه است. خود، مانند یک مرکز کنترل، تمام بخشهای مختلف شخصیت را به هم پیوند میدهد.
انواع دیگر کهن الگوها
“یونگ بر این باور بود که کهنالگوها مانند قطعات پازل هستند که میتوانند به روشهای مختلف کنار هم قرار بگیرند و ترکیبات متنوعی ایجاد کنند. به عنوان مثال، ترکیبی از کهنالگوی “پدر” (نماد قدرت و مسئولیت)، “قهرمان” (نماد شجاعت و نجاتدهی) و “مکار” (نماد حیلهگری و زیرکی) میتواند شخصیت پیچیدهای را شکل دهد.
مثالهایی از آرکیتایپهای مردانه:
زئوس (Zeus)، پوزیدون (Poseidon)، هرمس (Hermes) . برای اطلاعات بیشتر ، شما میتوانید آرکتایپ های مردانه را مطالعه کنید.
چند نمونه از آرکیتایپهای زنانه:
آتنا (Athena)، هرا (Hera) و افرودیت (Aphrodite) برای اطلاعات بیشتر ، شما میتوانید آرکتایپ های زنانه را مطالعه کنید.
شخصیتهای نشأت گرفته از انواع کهن الگو چیست؟
یونگ معتقد بود که چهار کهن الگوی اصلی او (پرسونا، سایه، آنیما/آنیموس و خود) میتوانند با هم ترکیب شده و الگوهای شخصیتی پیچیدهتری را ایجاد کنند. او ۱۲ شخصیت کهنالگویی را شناسایی کرد که هر کدام ترکیبی منحصر به فرد از این چهار کهن الگوهای یونگ هستند. این ۱۲ شخصیت عبارتند از:
- کهن الگوی معصوم (Innocent)؛
- کهن الگوی یتیم (Orphan)؛
- کهن الگوی حامی (Caregiver)؛
- کهن الگوی جنگجو (Warrior)؛
- کهن الگوی جستوجوگر (Seeker)؛
- کهن الگوی عاشق (Lover)؛
- کهن الگوی آفرینشگر (Creator)؛
- کهن الگوی نابودگر (Destroyer)؛
- کهن الگوی حاکم (Ruler)؛
- کهن الگوی فرزانه (Sage)؛
- کهن الگوی جادوگر (Wizard)؛
- کهن الگوی دلقک (Jester).
اگر به میخواهید بدانید چند درصد از این کهن الگو ها در شما فعال است ، تست قهرمان درون رایگان را انجام دهید.
کلام آخر
در بالا به طور کامل پاسخ سوال کهن الگو یونگ چیست را دریافتید. یکی از مهمترین گامها در مسیر رشد و پیشرفت فردی، شناخت خودمان است. با شناختن نقاط قوت، ضعفها، انگیزهها و ارزشهایمان، میتوانیم تصمیمهای آگاهانهتر و موثرتری بگیریم، روابطمان را بهبود بخشیم و به پتانسیلهایمان دست پیدا کنیم. یکی از ابزارهای قدرتمند برای خودشناسی، آرکتایپها یا کهنالگوها هستند.
آرکتایپها الگوهای ذهنی و روانی هستند که از ناخودآگاه جمعی ما نشأت میگیرند و در اسطورهها، افسانهها و داستانهای مختلف به صورت نمادین ظاهر میشوند. این الگوها بر رفتارها، افکار و احساسات ما تأثیر میگذارند و به ما کمک میکنند تا خودمان را بهتر بشناسیم. در این مقاله توضیح دادیم کهن الگو چیست و خاستگاه کهن الگوها را بررسی کردیم، همچنین چند نمونه از آرکی تایپ را بررسی کردیم. اگر سوالی در این زمینه دارید برای ما به صورت دیدگاه ثبت کنید.
دیدگاهتان را بنویسید